بازدید امروز : 73
بازدید دیروز : 74
رابطه دین و مدپرستی؟
پاسخ: امروزه مد،ّ اصطلاحی است که به عنوان یک ابزار مخرب فرهنگی در جهت اهداف ضد دین و ناتوی فرهنگی مورد استفاده قرار میگیرد.
مدگرایى غربى با انگیزههاى مختلف صورت مىگیرد: الف) تحمیل فرهنگ خویش به دیگران، ب) بازاریابى براى اجناس خود، ج) جامعه را از مسیر صحیح و پاک به انحراف و آلودگى کشاندن، د) سنتهاى بجا و صحیح را از امتى گرفتن و سنتهاى ناپسند و احیاناً خرافى را جایگزین آن ساختن، ه) از طریق سنتهاى یک ملّت وارد شدن ولى آن را از درون مسخ کردن.
شاید اطلاع داشته باشید که براى ساختن این مدها، مدتها و ساعات زیادى متخصصین روانشناس، جامعهشناس و... به مطالعه مىپردازند و راجع به تأثیرى که مد خاصى مىتواند در یک جامعه از خود به جاى گذارد، آیندهنگرى و تحلیل مىکنند وقتى تصویب شد، با شگردهاى عجیبى به تبلیغ آن مىپردازند.
نکته دیگر در این راستا، این است که آنها به رنگ و مدل کفش، لباس، کیف و کمربند اکتفا نمىکنند؛ بلکه ملّتى را در اینگونه مسائل مجذوب خود مىسازند و به تقلید خود درمىآورند، سپس به تدریج سراغ افکار و اندیشه و ایده یک ملّت آمده و آن را هم به طرف خود جذب مىکنند. مثلا چادر به عنوان حجاب اسلامى یک سنت نیکو و پسندیده است. فراموش نمىکنیم که در زمان طاغوت ناگهان بازار اسلامى، پر از چادرهاى بدننما شد و... حال ساده اندیشى و خامى است اگر ما فکر کنیم که آنها در به وجود آوردن مد روز به نقطه خاصى اکتفا مىکنند. طبیعى است که چنین نخواهد بود. اگر امتى به نام مد و طرح روز به دنبال آنها راه بیفتد، تا نهایت هرزگى و فساد پیش خواهند رفت.
ملاحظه کنید امروزه در غرب (اروپا و آمریکا) در زمینه شهوت پرستى و فساد جنسى و طرح لباسهاى سکس به نام تمدن و تجدد چه خبر است؟ این ویژگى و خصیصه انسان است که در هر وادى جلو رفت، حد نهایى براى خودش نمىشناسد- بلْ یُرِیدُ اَلْإِنْسانُ لِیَفْجُرَ أَمامَهُ - انسان مىخواهد هر مانعى را از سر راهش بردارد. سوره قیامت ، آیه 5 . اگر به وادى کمال قدم گذاشت تا بىنهایت پر مىکشد و اگر به وادى فساد و انحطاط قدم نهاد، در آنجا هم تا بىنهایت جلو مىرود، به گونهاى که نمىتوان آنها را در جایى متوقف کرد. ناگفته پیداست که بشر تنوع طلب است و از یکسانى خسته مىشود. قرآن کریم نیز به این نکته توجه داشته است که مىفرماید: مُخْتَلِفاً أَلْوانُهُ، سوره نحل ، آیه 12. گیاهان و میوهها با رنگها و گونههاى مختلف براى شما آفریدهایم یا بشر در نژادها و قبائل گوناگون آفریده شده است و... راستى اگر همه چیز یکسان بود (یک رقم گیاه، یک نژاد، یک زبان) و دیگر هیچ در آن صورت چه لطفى باقى مىماند؟
حال با توجه به تنوع طلبى انسان، مدل لباس و طرح کیف و کفش و ساختمان و ماشین و ... اگر با موازین شرع و سنتهاى نیک ما، تضادى نداشته باشد، نمىتوان تا این حد بر آن ایراد گرفت. حرف ما در این است که چرا ما خودمان طراح مد و مدل روز نباشیم؟ چرا افراد مبتکر و خلّاق جامعه ما سعى نمىکنند تا طرح جدیدى را ارائه دهند. و اصولا این یکى از ایرادهاى ماست که نسبت به این گونه مسائل آن قدر منتظر مىمانیم تا دیگران با طرح جدید خود بر ما یورش آورند. آن گاه مبتکران ما بعد از فشار زیادى که از افکار عمومى متوجه آنها مىشود، تازه دست به کار مىشوند که مثلاً مدل فلان ماشین یا طرح ساختمانى و یا شیوه لباس قشر خاصى را تغییر دهند. در حالى که اگر ما در این راستا ابتکار عمل را به دست گیریم، چه بسا بتوانیم فرهنگ خویش را براى دیگران اسوه و الگو قرار دهیم. هم چنان که در برخى از جهات چنین بوده است. به هر حال نسبت به مسأله «مدگرایى» خیلى باید هوشیار بود و ازاینکه زمام فرهنگ و سنت و فکر خویش را به نام تمدن و تجدد، به دست مدهاى غربى بسپاریم به شدت پرهیز کنیم.
در این زمینه میتوانید به گفتگوی دکتر حسن بلخاری در زمینه مدگرایی و مدسازی منتشره در ماهنامه پرسمان، شهریور 1382 مراجعه فرمایید.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
لوگوی دوستان
پیوندهای مفید
فهرست موضوعی یادداشت ها
موضوعات ساختاری وبلاگ
مشترک شوید